چه بگویم که میانِ دل و عقلم جنگ است

ساخت وبلاگ

چه بگویم که میانِ دل و عقلم جنگ است

 

دلِ بی صاحب و جامانده هنوزم تنگ است

 

چه کنم بی تو مرا باز به جان آورده

 

این زبان بسته که با غصه و غم همرنگ است

 

گیج و ماتم که چرا این همه بی رحم شدی

 

توی این شهر بگو با که دلت همسنگ است

 

تو ستمکار شدی و چه ستم ها کردی

 

چون بگویم بخدا بر همه امشب ننگ است

 

عقل،از چشم تو بیزار و دلم  می نالد

 

که نصیبش همه از عشق تو صد آرنگ است

سرگشته

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 13:51