نخواهی دید در خوابت نه بیداری

ساخت وبلاگ
نه در خوابت تو خواهی دید قلبم را نه بیداری

ندارم مونسی شب ها نه همدردی نه دلداری

خرابم مست مستم عقل و هوشم هر دو زایل شد

که هر چیزی کشیدم بود،از،این،درد هشیاری

منم چون یوسفم،سرگشته در بازار و اما باز

به ناچیزی فروشم دل،نمی بینم خریداری

به دیدارم نمی آیی ولی در خاطرت باشد

تو را می بینمت یک شب چو من محتاج دیداری

نه در بستر که هرجایی قرارت نیست تا بازم

ببینی مثل این دیوانه ات هر شب تو بیماری

سرگشته

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 175 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 11:40