با جون دل بودم وفادارت

ساخت وبلاگ

با جون دل،بودم وفادارِت
قدر وفاداری ندونستی
گفتی که تنها مال من هستی
وقتِ عمل،اما نتونستی

روزای اول با وفا بودی
وقتی که پایِ دیگری وا شد
دورم زدی پنهونی و هر شب
بی حرمتی مابین ما جا شد

باور نمی کردم جفاهاتو
عشق و محبت از تو یادم بود
دیگهِ نمی تونم که خوش بین شم
اونچهِ شکستی اعتمادم بود

یک بار عاشق میشن آدم ها
یک بار میدن جون برایِ عشق
وقتی شکستِ عشقو می بینن
دیگهِ نمی بینن صفایِ عشق

روزی تو رو می بینمت تنها
روزی که رنگ و روی تو زرده
روزی که پیری و نمی خوادِت
اونی که حالا با تو می گرده

مثلِ منو دیگهِ نمی بینی
اون کهِ تو رو واسهِ خودت می خواد
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده

شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 189 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:00