حرف هایِ
غم دل از سر درمان زده ایمروی هر گونه ی خود نم نم باران
زده ایمگاه
از روی حسادت و توقع بی جا
حرف هایی که کند غصه دو چندان
زده ایمجای دیگر
دلمان
از غم خون پر بوده
هی نمک بر
غم و بر زخم رفیقان
زده ایمشاه رگ
های رفاقت همه شان خشکیده
بس که با جور و جفا بر همه بهتان
زده ایمخودمانیم رفیقان به رفاقت همگی
با دو رویی و ریا گند فراوان زده ایم
سرگشته
#سهراب_عرب_زاده شب های سرگشتگی...
ما را در سایت شب های سرگشتگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sargashteh22o بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 26 اسفند 1397 ساعت: 14:22