شب های سرگشتگی

متن مرتبط با «پایی» در سایت شب های سرگشتگی نوشته شده است

مثل بغض کهنه ام من مثل پایی روی مین

  • مثلِ بغضِ کهنه ام من،مثلِ پایی روی مینبی تو سیلِ خون شود از چشمِ من رویِ زمینآن چه کردی با دلم در جمله نتوان وصف کردزندگی ارزش ندارد بی تو با حالی چنینگفته بودی عشق درمان می کند اما نکردگر نمی دانی گواهی می دهد قلبِ غمینپا به پایِ موی من دندانِ من هم نیز ریختدر نبودت درد دارد می کشد قلبِ حزینخواهشاً برگرد از راهی که رفتی پیشِ منآن چه آوردی سرم را لحظه ای لطفاً ببین#سهراب_عرب_زاده بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب پاییزی و سردی به جاده تن سپردی

  • شبِ پاییزی, و سردی به جادهِ تن سپردی,شبِ تاریک و دلگیری و سردی زخم خوردیدعا کردیم برگردی میانِ جمع ما هادعامان بی اثر شد پر کشیدی زود مُردیهمیشهِ روی لب هایت نشانِ خنده می بودنشانت خنده بود و خنده ها را زود بُردیسلامی گرم می دادی فشاری از محبتتو دستانِ اجل را هم به دستانت فشُردیغریبی رفتی و تنها،غریبی درد دارد چه غمگینانه در غربت،غریبی جان سپردی,سرگشته#سهراب_عرب_زاده, ...ادامه مطلب

  • پاییز هم حالا رسیده

  • نازنینم بی رُخت پاییز هم حالا رسیده   سخت می بینم به گوشت حال این رسوا رسیده در نبودت برگ برگِ این درختان ریخت بی شک لاجرم هم مرگ این سرگشته یِ تنها رسیده هر که را می بینم این جا یار دارد وای بر من بی وفاجان،خون دل بر این دلِ شیدا رسیده بی تو این فصلِ قشنگِ عاشقی ها سخت دلگیر طعنه ها بر،این دلِ مجنون از این لیلا رسیده بی تو باشم با خیالت با کسی من؟وای هرگز می رسد روزی بیایی بر من این آوا رسیده سرگشته, ...ادامه مطلب

  • پاییز رسی

  • تیرِ مِرزِنگِت هلاکُم کِردِه جونمِی یه مَیِّت زیر خاکُم کِردِه جون دیر کِردِی فصلِ پاییزی رَسیسوزُ دردِش سینه چاکُم کِردِه جون غم که اومَد رئ سَرُم دِنیا شِخِسمِن سِرامون محوُ پاکُم کِردِه جون دیدِمت بُی هر غریبی دل خَشیئی خَشی اندوهناکُم کِردِه جون مِی ضحاکی مِرچِنادِی خینمهعهدُ پیمون بُی ضحاکُم کِردِه جونسرگشته توضیح:مرزنگ=مژهرسی=رسیدرئ=رویشِخِس=بهم خوردئی=اینمِی=مثلمرچنادی=مکاندی,پاییز رسید,شعر پاییز رسید,رسیدن پاییز,پاییز از راه رسید,فرا رسیدن پاییز,تبریک رسیدن پاییز,پیامک رسیدن پاییز,متن رسیدن پاییز,اس رسیدن پاییز,شعر رسیدن پاییز ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها