شب های سرگشتگی

متن مرتبط با «زخمی» در سایت شب های سرگشتگی نوشته شده است

آن که زخمی بر دلم زد یک نمک پروده بود

  • دل به دستِ ناکسی دادم بسی یک دنده بودزجر ها می داد قلبی را که پیشش برده بودانتظارِ هر رکب را هم ز هر کس داشتمجز کسی کهِ قلبِ من با قلبِ او بی پرده بودآشنایی شد سر آغازِ تمامِ دشمنیآشنایی که نگاهش آسیاب و رَنده بودهر که محرم شد از آن باید بترسی بیشترمحرمی هم،جانِ من را بر لبم آورده بوداز نمک نشناس ها دیگر ندارم من گلهآن که زخمی بر دلم زد یک نمک پروده بود#سهراب_عرب_زاده بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها